سارا طباطبایی؛ آندیا عبایی
چکیده
نتونن آرتو از منتقدان سرسخت فرهنگ و تمدن غربی است. او از جامعۀ زمانه خود بهستوه آمده و به دنبال یافتن حقیقت در دل اسطورههای بنیادین و مکاتب باطنی است. او برای کشف راز معنویتی که از دست رفته میانگارد به اسطوره گرال علاقهمند میشود و جستجویی نمادین را برای ردیابی و تصاحب آن آغاز میکند. آرتو امیدوار است کشف این راز نه تنها گره از ...
بیشتر
نتونن آرتو از منتقدان سرسخت فرهنگ و تمدن غربی است. او از جامعۀ زمانه خود بهستوه آمده و به دنبال یافتن حقیقت در دل اسطورههای بنیادین و مکاتب باطنی است. او برای کشف راز معنویتی که از دست رفته میانگارد به اسطوره گرال علاقهمند میشود و جستجویی نمادین را برای ردیابی و تصاحب آن آغاز میکند. آرتو امیدوار است کشف این راز نه تنها گره از کلاف سردرگم زندگیاش که گویی دیگر راه به جایی نمیبرد باز کند، بلکه راه رسیدن به تعبیری جدید از هنر را نیز به او نشان دهد. او در مسیر این اکتشاف به وضوح تحت تأثیر آرای رنه گنون، اندیشمند مطرح قرن خود در زمینۀ متافیزیک، سمبولیسم، باطنیگرایی و نقد دنیای مدرن است. تجزیه و تحلیلهای متافیزیکی و کیهانی گنون از سمبلهای آغازین و اسطورههای بنیادین، مسیر مکاشفۀ او را تا حد زیادی پیش رویش ترسیم میکند و به ما نیز کمک میکند تا در سایهی این مباحث به بررسی ماهیت جستجوی گرال نزد آرتو بپردازیم. اما هدف این جستار فراتر از بررسی این ماهیت، پاسخ به این پرسش اصلی است که این هنرمند دیدهور و نویسندهی عصیانگر ادبیات فرانسه چطور به نوبهی خود به سیر تحول و روند پویش یک کهن افسانهی فرهنگ غربی یا همان اسطورهی گرال کمک کرده است.
آندیا عبایی
چکیده
مفاهیم زشت و زیبا جایگاه مهمی در پیکرنگاری مذهبی در قرون وسطی دارند. در واقع آنها بازنمایی تصویری از تضاد میان خوبی و بدی هستند. در همه ی بازنمایی های زشتی شاهد گسست و دوری از نمادپردازی قدسی هستیم، و همه آنها فقط در تضاد با الگوی الهی خود را نشان می دهند. کرتین دو تروا، نویسندۀ قرن دوازدهم تحت تآثیر همین طرز فکر قرار دارد. بر اساس این ...
بیشتر
مفاهیم زشت و زیبا جایگاه مهمی در پیکرنگاری مذهبی در قرون وسطی دارند. در واقع آنها بازنمایی تصویری از تضاد میان خوبی و بدی هستند. در همه ی بازنمایی های زشتی شاهد گسست و دوری از نمادپردازی قدسی هستیم، و همه آنها فقط در تضاد با الگوی الهی خود را نشان می دهند. کرتین دو تروا، نویسندۀ قرن دوازدهم تحت تآثیر همین طرز فکر قرار دارد. بر اساس این نگرش همه چیز بر پایۀ انطباق استواز است و همۀ سطوح وجودی با یکدیگر در ارتباطند. این نویسنده در رمانها خویش معمولاَ شخصیت های زشت را تجسم بدی هستند به نمایش می گذارد: دوشیزۀ کریه المنظر، نگهبان زمین ها و گله و همینطور کوتوله ها. اما باید گفت که زشتی همیشه نمایانگر بدی نیست بلکه می تواند به مفهومی ظریف تر نیز اشاره داشته باشد. بر اساس نگرشی دیگر، زشت از خود زیبا هم زیباتر است، زیرا نشان می دهد که اشکال مشهود تنها نمادی از زیبایی کامل هستند و نه خود زیبایی مطلق. بدین ترتیب کرتین دو تروا مفهوم زیبایی را نسبی جلوه می دهد.