نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
چکیده
این جستار تلاشی است برای بررسی اندیشة ژان-کلود پنسون، شاعر و فیلسوف معاصر، که پرسش کارکردهای شعر را در دوران بحران معنا و تجاریشدن زبان مطرح میکند. او با خردهگیری به دیدگاههای پیشگامانی که شعر را نیرویی برای تغییر انقلابی جهان میدانستند، و همچنین با دوری از تجربههای صرفاً زبانی، راهی میانه در پیش میگیرد. پنسون، با رد هرگونه پوچانگاری و حسرتزدگی، نوواژة شعر-زیستمرام (poéthique) را میآفریند تا با پیوند شعر و روش زیستن، شیوهای شاعرانه و هنرمندانه برای زیستن در جهان و خلق شکلهای تازة زندگی پیشنهاد دهد. از این منظر، شعر هم نیرویی است برای خودسازی و شکلدهی به سبکهای زندگی، و هم ابزاری برای مقاومت در برابر قدرتهای مسلط. با تکیه بر انگارههایی چون انسان-هنرمند و شعر غنایی انتقادی، پنسون شعر را بهمثابة مشق خودآفرینی و خلق آرمانشهری محدود میداند. درست است که چنین شعری دیگر در پی تغییر جهان نیست، اما همچنان توان آن را دارد که زندگی انسان را دگرگون سازد.
کلیدواژهها