سعیده بوغیری؛ محمود رضا گشمردی؛ رویا لطافتی؛ پریوش صفا
چکیده
بررسی موفقیت تحصیلی در سطح دانشگاهی پارادایم نسبتا تازهای را در حوزه پژوهشهای روانشناسی آموزش در دنیا تشکیل میدهد و کشورهای انگلیسیزبان، به خصوص ایالات متحده و کانادا در این قلمرو پیشرو هستند. مفهوم موفقیت تحصیلی تقریبا از دو دهه پیش در پژوهشهای ایران نیز مطرح شده است. با این حال بیشتر این پژوهشها به سطوح دبستان و دبیرستان ...
بیشتر
بررسی موفقیت تحصیلی در سطح دانشگاهی پارادایم نسبتا تازهای را در حوزه پژوهشهای روانشناسی آموزش در دنیا تشکیل میدهد و کشورهای انگلیسیزبان، به خصوص ایالات متحده و کانادا در این قلمرو پیشرو هستند. مفهوم موفقیت تحصیلی تقریبا از دو دهه پیش در پژوهشهای ایران نیز مطرح شده است. با این حال بیشتر این پژوهشها به سطوح دبستان و دبیرستان مربوط میشوند، بنابراین آموزش عالی توجه ویژهای را در این خصوص طلب میکند، به خصوص با در نظر گرفتن این امر که امروزه تحصیلات دانشگاهی گذرگاه اصلی به سوی حرفهایسازی و تربیت شهروندان آینده به شمار میرود و بویژه در حوزه زبان های خارجی. در این مقاله پیش از هر چیز به ارائه تعاریفی از مفهوم موفقیت تحصیلی دانشجویان در ایران میپردازیم. به عبارت دقیقتر تلاش میکنیم به روشنسازی شماری از تفاوتهای موجود بافتی در سطح اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و نظام دانشگاهی بین کشورهای یادشده و ایران بپردازیم. این تحقیق بر اساس رویکرد توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای بیشتر بصور ت کیفی تا کمی بر مطالعه مفهوم موفقیت دانشگاهی متمرکز است. به این ترتیب، میتوانیم به مطرح کردن مفهوم موفقیت تحصیلی در سطح دانشگاهی در یک پارادایم مستقل پژوهشی بپردازیم تا به نحوی نظاممندتر و به خصوص بافتمحور به پیشبرد این موضوع در پژوهشهای مربوط به روانشناسی آموزش در حوزه زبان فرانسه در ایران کمک کنیم.
سعید خان آبادی؛ علی عباسی
چکیده
در سال های اخیر با ظهور موجی از رمان نویسان زن ایرانی مواجه هستیم که زبان فرانسه را به عنوان زبان آفرینش ادبی خویش برگزیده اند. این نویسندگان از طیف مهاجران ایرانی هستند که در دهه های 70 و 80 میلادی در جریان التهابات مربوط به انقلاب اسلامی، ایران را ترک کرده اند. با مطالعه رمان های این نویسندگان زن ایرانی فرانسه زبان، شباهت های فراوانی ...
بیشتر
در سال های اخیر با ظهور موجی از رمان نویسان زن ایرانی مواجه هستیم که زبان فرانسه را به عنوان زبان آفرینش ادبی خویش برگزیده اند. این نویسندگان از طیف مهاجران ایرانی هستند که در دهه های 70 و 80 میلادی در جریان التهابات مربوط به انقلاب اسلامی، ایران را ترک کرده اند. با مطالعه رمان های این نویسندگان زن ایرانی فرانسه زبان، شباهت های فراوانی در بین آنها از جهت ساختار و سبک نوشتار، محتوا و موضع گیری های سیاسی و اجتماعی و نحوه استقبال از آنها توسط رسانه ها و محافل ادبی غربی میتوان یافت. حادثه ترک کشور در قالب فراری پر دلهره، تبعید خودخواسته با فشارهای روانی و عوارض عاطفی ناشی از آن، مشکل ادغام یک زن ایرانی در جامعه فرانسوی و مطالبات مربوط به حقوق زنان و جایگاه زن در جامعه ایرانی، از موضوعات همیشگی آثار این نویسندگان است. وجود این شباهت ها ما را بر آن داشت تا به کنکاش برای یافتن ریشه های جامعه شناختی پیدایش این تجربه زیسته همسان نزد این شخصیت ها بپردازیم. نظریه جبرگرایی اجتماعی که کنش فرد را برخاسته از جبر عوامل اجتماعی میداند، در نگاه جامعه شناسان فرانسوی از دورکیم تا بوردیو همواره مورد توجه بوده است. این پژوهش بین رشته ای بر آن است تا با ارائه خوانشی نوین و بومی از جبرگرایی اجتماعی در قالب کنشگران دوگانه ایرانی و فرانسوی، این نظریه جامعه شناختی را در حوزه نقد ادبی مطرح کند.