فدریکو گواریگلیا
چکیده
این مقاله تحلیلی است از بقای متنهای اساطیری در ادبیات فرانسه در قرن سیزدهم و چهاردهم. ازینرو، سه متن برای بازنمایی شیوههای گوناگون بهکارگیری اساطیر در قرون وسطی در فرانسه و ایتالیا بررسی شدهاند. متن نخست، رمان هکتور و هرکول، مدرنسازی آن دسته از مطالب حماسی را نشان میدهد که مطابق با معیارهای رمان و شانسون د ژست صرف میشوند. ...
بیشتر
این مقاله تحلیلی است از بقای متنهای اساطیری در ادبیات فرانسه در قرن سیزدهم و چهاردهم. ازینرو، سه متن برای بازنمایی شیوههای گوناگون بهکارگیری اساطیر در قرون وسطی در فرانسه و ایتالیا بررسی شدهاند. متن نخست، رمان هکتور و هرکول، مدرنسازی آن دسته از مطالب حماسی را نشان میدهد که مطابق با معیارهای رمان و شانسون د ژست صرف میشوند. رمان هکتور و هرکول، به اختصار، ارتباط اساطیر و دین مسیح را نشان می دهد که در متن دوم ، هون اوگرن، بهخوبی شرح آن میرود. شانسون د ژست ماجراهای قهرمان مشهوری را بازگو می کند که شارل مارتل او را به جهنم میفرستد. سفر زیارتی او یادآور ماجراهای اولیس و قهرمانان عاشقانههای درباری است. علاوه بر این، هون اوگرن باور و بینش مسیحیت را با بقای متون اساطیری بسیار مرتبط میداند. نمونه آن اپیزود زنان دیابولیک است که شباهت زیادی به دوران سلطنت سیبیل آپنین دارد. آخرین متن، تاریخ باستان تا سزار، روایتی تاریخی است از روایت آفرینش آغاز میشود و تاریخ بشر تا دوران روم را بازگو میکند. تاریخ باستان تا سزار، پیش از همه با ساختارش متن مقدس را با تاریخ و اساطیر را با تواریخ درمیآمیزد. به این ترتیب، قهرمانان جنگ تروا هم میتوانند، برای پیروزی درجنگ، به خدایان خود متوسل شوند و هم خود را مسیحی بنامند. این سه نمونهی متن ارائهشده نشان میدهد که چگونه قرون وسطی اساطیر را حفظ کرده و هر بار سعی در ارائهی آن از منظر مسیحیت دارد.