مرجان سپنجی
چکیده
در این تحقیق جنبههای فانتستیک آثار تئوفیل گوتیه مورد بررسی قرار میگیرند. در آثار گوتیه زمان دارای اهمیت بسیاری است و بیشتر در خواننده عدم اطمینان، ترس و تعلیق را بر می انگیزد. در واقع نویسنده در مقابل گذر زمان و مرگ ترس خود را آشکار می کند. بنابراین زمان نقشی تعیین کننده در تخیّل تئوفیل گوتیه دارد. برای بررسی دنیای تخیلی ...
بیشتر
در این تحقیق جنبههای فانتستیک آثار تئوفیل گوتیه مورد بررسی قرار میگیرند. در آثار گوتیه زمان دارای اهمیت بسیاری است و بیشتر در خواننده عدم اطمینان، ترس و تعلیق را بر می انگیزد. در واقع نویسنده در مقابل گذر زمان و مرگ ترس خود را آشکار می کند. بنابراین زمان نقشی تعیین کننده در تخیّل تئوفیل گوتیه دارد. برای بررسی دنیای تخیلی نویسنده از روش ژیلبر دوران استفاده شده است. مطالعات ژیلبر دوران در حوزه نقد تخیلی در اثر معروف او ساختارهای انسان شناسی قوه تخیّل معرفی شده است. او در جستجوی ثابتهای تصاویر هنری است.بنابر این به سؤالات زیر چنین پاسخ دادیم : آیا گوتیه ترس خود را از زمان و مرگ نشان می دهد؟ آیا گوتیه موفق میشود زمان را تحت کنترل خویش درآورد؟ لذا به وسیله این رویکرد به این نتیجه دست یافتیم که تئوفیل گوتیه هم به عنوان یک انسان نسبت به مسالهٔ زمان واکنش نشان می دهد و تمایل به یک زندگی جاودان دارد.
شراره چاوشیان
چکیده
در مجموعه داستان کوتاه حکایت عشقی بی قاف بی شین بی تقطه اثر نویسنده معاصر ایرانی، مصطفی مستور، خواننده با شخصیت هایی برخورد می کند که در آستانه ی فهم حقیقت، آگاهی از احساس خود، یا دریافت جواب به سؤالات خویش درباره جهان، عاجز از تحمل آن، یا به زندگی خود پایان می دهند ، یا دچار نوعی "خود درمانگی" می شوند که مانع ادامه ارتباط آنها با محیط ...
بیشتر
در مجموعه داستان کوتاه حکایت عشقی بی قاف بی شین بی تقطه اثر نویسنده معاصر ایرانی، مصطفی مستور، خواننده با شخصیت هایی برخورد می کند که در آستانه ی فهم حقیقت، آگاهی از احساس خود، یا دریافت جواب به سؤالات خویش درباره جهان، عاجز از تحمل آن، یا به زندگی خود پایان می دهند ، یا دچار نوعی "خود درمانگی" می شوند که مانع ادامه ارتباط آنها با محیط پیرامون خویش است، یا به نحوی از نظرگم می شوند. شخصیت ها از طریق قوه ی شناخت خود، تصویری از جهان پیرامون خود می سازند که اساس آن بر پایه ی ادراک آنها و دریافت هایی است که به گمان آنها واقعی هستند. این رفتار می تواند شالوده ی نظری خود را در پدیدارشناسی مرلوپونتی بیابد، آنجا که او اولویت را به "وجود در جهان" می دهد. معرفت شناسی منتجه از نظریات مرلوپونتی بیشتر حاصل شناخت، همچون عنصری پویا، می باشد تا عکس العمل های ساده جسمی. مقاله ی حاضر به مطالعه ی درکی که پرسوناژها از محیط پیرامون خود پیدا می کنند و عکس العملی که معرفت شناسی منتجه ازاین ادراک به همراه دارد می پردازد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با رجوع به نظریات مرلوپونتی که در دو کتاب این نظریه پرداز پدیدارشناسی قوه ی ادراک و ساختار رفتار عنوان نموده است، خواهد بود.