Mohamed-Sami Alloun
چکیده
حالات و رویکردهایی که نویسنده در خلال آفرینشهای خود، در مقابل مفهومسازیاش از اولین محیط روایی که ما «طبیعت» میخوانیمش، اتخاذ میکند، همه مؤلفههایی هستند که جوهره و ابعاد اثر او را تعیین میکنند: به ویژه لایههای مختلف آن و سازگاریها و غلظتهای متفاوت عناصر آن. اما خواننده، در نقش خود، ناگزیر، به هرگونه تحریف روایت طبیعیِ ...
بیشتر
حالات و رویکردهایی که نویسنده در خلال آفرینشهای خود، در مقابل مفهومسازیاش از اولین محیط روایی که ما «طبیعت» میخوانیمش، اتخاذ میکند، همه مؤلفههایی هستند که جوهره و ابعاد اثر او را تعیین میکنند: به ویژه لایههای مختلف آن و سازگاریها و غلظتهای متفاوت عناصر آن. اما خواننده، در نقش خود، ناگزیر، به هرگونه تحریف روایت طبیعیِ نهفته در پس روایت فرهنگی توجه و حساسیت بسیاری دارد. برخی از نویسندگان، با درک جذابیتی که این نوع عصیانها میتوانند داشته باشند، آن را به موضوع اصلی طرح داستان خود بدل کردهاند. اثر سیارهی میمونها گواهی بر این امر است. نقد رفتارشناسانه، پیش از هر چیز، مطالعهی هرگونه پیکرهی ادبی بهمثابهی لایهبندی روایتی فرهنگی و یک یا چند روایت طبیعی، قطعه(ها) یا عنصر(های) این روایت(ها) است. این نقد بهنوعی واکاوی بازتاب و بارنماییهای روایات طبیعی در متون ادبی است؛ پس میتوان گفت این نوع نقد رویکردی ادبی است به علیتها، کارکردها، ثبات و وضعیت اشیاء آن. همچنین، بازبینی واقعیت حیوانات و سهم آن در ادبیات است. از دیدگاه نقد رفتارشناسانه، هر گونه خود داستانی است. از این رو مطالعهی داستان از طریق گونهها می تواند جالب باشد. چه افسانه های ازوپ، چه آثار بیدپایی، آثار کافکا، جورج اورول یا برنارد وربر، هر متن ادبی که شامل شخصیتهای حیوانی باشد، پیکرهای احتمالی برای نقد رفتارشناسانه است.
اقسانه پورمظاهری
چکیده
برای توصیف دیگری در محیط بیگانه، نویسنده تلاش می کند که جهانی را که شناخت و درک آن به نظر دشوار می رسد، به قلم بیاورد. به عبارت دیگر، او با ناسازگاری بین سطح زبانشناختی و معنی شناختی بین مرجع متنی و جهان مرجع مواجه است. از آنجایی که نویسندگان مسافر دیدی ناکامل و جزئی از دنیای خارج - از لحاظ زبانی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی – دارند، چطور ...
بیشتر
برای توصیف دیگری در محیط بیگانه، نویسنده تلاش می کند که جهانی را که شناخت و درک آن به نظر دشوار می رسد، به قلم بیاورد. به عبارت دیگر، او با ناسازگاری بین سطح زبانشناختی و معنی شناختی بین مرجع متنی و جهان مرجع مواجه است. از آنجایی که نویسندگان مسافر دیدی ناکامل و جزئی از دنیای خارج - از لحاظ زبانی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی – دارند، چطور به مقایسه دو جهان و ایجاد مرجع متنی می پردازند؟ مقاصد تطبیقی و گفتمانی، ادبی و بین فرهنگی که نشان دهنده عملکرد نمایشی زبان در موقعیت های دیگر و ظرفیت زبان برای گفتن یک جهان خارج است برای ما از اهمیت زیادی برخوردار است. پرسش ما چگونگی تولید نوشتاری دنیای بیگانه در سفرنامه های فرانسوی قرن نوزدهم در مشرق زمین است که با مطالعه تکامل راهکارهای همگون سازی بینافرهنگی در دنیایی که از پیش غیر قابل مقایسه انجام می شود. هدف ما تحلیل عملکرد زبان در ارتباط با واقعیت ارجاعی در شرایط بیگانه است که با استفاده از شش روایات انتخاب شده به آن می پردازیم.